دنبال ِ پناه می گردی
پرنده ی پَرخسته ؟
بیا !
آغوشم پناهگاه .
از باد و باران
پنهانت می کنم
میان ِ برگچه هام
اما
جان ِ گل سرخ ،
دل آشوبه ی آسمان که آرام گرفت
به هوای دیگری ،
دوباره پرواز نکن !
بیرون ،
چیزی نیست
به انتظارت ، مگر
قراول ِ تفنگ ها وُ
سنگ پاره ها
نظرات شما عزیزان:
|