نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 شب است و در به در کوچه های پر دردم

فقیرو خسته به دنبال گمشده ام میگردم

اسیر ظلمتم،ای داد!!!پس کجا مانده ای

 !!!من به اعتبار تو ، فانوس نیاورده ا م

MARYAM


[+] نوشته شده توسط سعید در 15:8 | |







 

 
يك بار خواب ديدن تو... به تمام عمر مي‌ارزد پس نگو... نگو که روياي دور از دسترس، خوش نيست... قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است، ولي دل دريايست... تاب و توانش بيش از اينهاست. دوستت دارم و تاوان آن هرچه باشد
 
 
MARYAM
 
  

[+] نوشته شده توسط سعید در 1:7 | |







خدایااااااااااااااااااااااااا

.

.

.

.

.

......


[+] نوشته شده توسط سعید در 23:18 | |







 تورو دوست دارم

مث حس نجیب خاک غریب

تورو دوست دارم

مث عطر شکوفه های سیب

تورو دوست دارم عجیب

تورو دوست دارم زیاد

چطور پس دلت میاد

منو تنهام بزاری

تورو دوست دارم

مث لحظهی خواب ستاره ها

تورو دوست دارم

مث حس غروب دوباره ها

تورو دوست دارم عجیب

تورو دوست دارم زیاد

نگو پس دلت میاد منو تنهام بذاری

توی اخرین وداع

وقتی دورم از همه

چه صبورم ای خدا

دیگه وقت رفتنه

تورو میسپارم به عشق

برو با ستاره ها

تورو دوست دارم

مث حس دوباره ی تولدت

تورو دوست دارم

وقتی میگذری همیشه از خودت

تورو دوست دارم مث

خواب خوب بچگی

بغلت میگیرمو

میمیرم به سادگی

تورو دوست دارم

مث دلتنگیای وقت سفر 

تورو دوست دارم

مث حس لطیف وقت سحر

مث کودکی تو رو  

بغلت میگیرمو

این دل غریبمو باتو مسپارم به خواب

......توی اخری وداع

 

MARYAM


[+] نوشته شده توسط سعید در 22:47 | |







 سلام "مریم جان"

،امیدوارم که حالت خوب باشه

حال منو اگه بخوای بدونی باید بگم 

.

.

.

.

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
ببخشید دوستای عزیز.. مریم جان،رمز ایمیلتو بزن. (شمارتو بدون صفر اولش بزن)

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:31 | |







؛ سلام دوستای عزیز

.ممنون که بهم سر میزنین

...!!ویه عذر خواهی واسه اینکه جوابتونو نمیدم،این روزا سرعت اینترنتم خیلی  پایینه،کلافم کرده

...دوستون دارم


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:22 | |







؛سلام مریم جان

،مرسی که امدیو سر زدی

این کار از من بر نمیاد

...یه کار دیگه برام پیدا کن

،اگه قبول کنم فقط تظاهره

مراقب خودت باش عزیزم


MARYAM

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 15:55 | |







ای که بی تو خودم تک و تنها می بینم

هرجا که پا میذارم تو رو اونجا می بینم

یادمه چشمای تو پر درد و غصه بود

قصه غربت تو قد صد تا قصه بود

یاد تو هر جا که هستم با منه

داره عمر منو آتیش میزنه

تو برام خورشید بودی توی این دنیای سرد

گونه های خیس مو دستای تو پاک میکرد

حالا اون دستا کجاست اون دوتا دستای خوب

چرا بیصدا شده لبه قصه های خوب

من که باور ندارم اون همه خاطره مرد

عاشق آسمونا پشت

یک پنجره مرد

آسمون سنگی شده

خدا انگار خوابیده

انگار از اون بالاها گریه هامو ندیده

یاد تو هر جا که هستم با منه

داره عمر منو آتیش میزنه

 

MARYAM



[+] نوشته شده توسط سعید در 20:42 | |







 26 خرداد 1391؛

ساعت : 22:16:14

اولین بار که بهترین جمله دنیا رو بهم گفتی

دوستت دارم 

 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
از دوستای گلم عذر میخوام. مریمم رمز ایمیلتو بزن

ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط سعید در 15:43 | |







 گاهی گمان نمیکنی ... ولی میشود

 

گاهی نمی شود،که نمی شود،که نمی شود

گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است

گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود

گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست

گاهی تمام شهر گدای تو میشود


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:20 | |







 سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم.


همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.

بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.

سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطفا !!!

هوش ایرانی ها در تمام دنیا زبانزد خاص و عام است اما ایکاش کمی هم انصاف چاشنی این ذکاوت بود ...

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:6 | |







دوست داشتن صادقانه

 مرد نصفه شب در حالی که در اثر مصرف.... حالت طبیعی نداشت وارد خونه شد.

دستش خورد به گلدون گرون قیمت و مورد علاقه زنش....گلدون افتادو شکست،مردم همونجا خوابش برد.

زن مردو برد روی تخت خوابو انجا رو تمیز کرد.

صب که مرد از خواب بیدار شد منتظر جروبحثای زن بود...

درحالی که دعا میکرد این اتفاق نیفته به اشپز خونه رفت تا صبحونه بخوره....

متوجه یه نامه شد که به در یخچال چسبونده شده بود:

زن:عشق من صبحانه مورد علاقتو واست اماده کردم،

من صبح زود باید بیدار میشدم تا برای نهار مورد علاقت خرید کنم،خیلی دوست دارم.

مرد که تعجب کرده بود پیش پسرش رفت و از اتفاقای دیشب پرسید،

پسر گفت:دیشب وقتی مامان  تو رو برد روی تخت خواب تا بخوابی،وقتی که خواست لباسا و کفشاتو در بیاره،

در حالی که حالت طبیعی نداشتی بهش گفتی؛

هی خانوم؛به من دست نزن؛از من دور شو....؛

من زن دارم؛نمیخوام بهش خیانت کنم...

 

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 22:18 | |







روزی که چشماتو دیدم

 دل از همه کس بریدم
 
 گفتی که با من میمونی
 
 منم دنیامو با تو می دیدم
 
 چی میشه که با من بمونی
 
 حرف دل من را بخونی
 
 چی میشه واسه همیشه
 
 پای عهدمون تو بمونی.
 
 همه دنیامی دنیامی
 
 دوست دارم تا پای جون عشقت
 
 نمیره از سرم با من بمون تنها
 
 وقتی نیستی بی تو سرد و لمس دستام
 
 بیا کنار من بی تو اسیر غم هام
 
 چشماتو وا کن رو حسم
 
  ببین پر از عشق و احساسم
 
 دستاتو بذار تو دستم
 
 خوب منو ببینو بشناسم
 
 می دونی نباشم میمیرم
 
 بی تو غمگین و دلگیرم
 
 حتی وقتی ازم دوری
 
 با یاد تو آروم میگیرم
 
 همه دنیامی دنیامی.
 
 دوست دارم تا پای جون عشقت
 
 نمیره از سرم با من بمون تنها
 
  وقتی نیستی بی تو سرد و لمس دستام
 
  بیا کنار من بی تو اسیر غم هام
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 16:20 | |







..... سلام به مریم گلم؛به عشق اول و اخرم

ولنتاینت مبارک عزیز دلم،

خیلی دوست دارم.

ILOVE YOU

MARYAM

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 12:42 | |







سلام دوستای عزیز،

ولنتاینتون مبارک،امیدوارم  کنار هم روزای خوبی داشته باشین.

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 12:33 | |







 لبخند معصومت، دنیای آرومت


خورشید تو چشمات، قدرشو می دونم!

موهای خرماییت، دستای مردادیت

شهریور لبهات، قدرشو می دونم!

خورشیدم، خانومم من با تو آرومم...

رویامی، دنیامی دستاتو می بوسم

خورشیدم، خانومم من با تو آرومم...

دنیامی، رویامی دستاتو می بوسم

زیبایی، محجوبی، مغروری، جذابی!

چشماتو می بندی با لبخند می خوابی

تا وقتی اینجایی این خونه پا برجاست

ما با هم خوشبختیم، دنیای ما زیباست!
 
 
 
خورشیدم، خانومم من با تو آرومم

رویامی، دنیامی دستاتو می بوسم

خورشیدم، خانومم من با تو آرومم

دنیامی، رویامی دستاتو می بوسم

لبخند معصومت، دنیای آرومت

خورشید تو چشمات، قدرشو می دونم!

موهای خرماییت، دستای مردادیت

شهریور لبهات، قدرشو می دونم!

خورشیدم، خانومم من با تو آرومم...

رویامی، دنیامی دستاتو می بوسم

خورشیدم، خانومم من با تو آرومم...

دنیامی، رویامی دستاتو می بوسم
ILOVE YOU
MARYAM

[+] نوشته شده توسط سعید در 23:53 | |







 

 

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 20:49 | |







 با تو از خاطره ها سرشارم.


با تو تا آخر شب بیدارم

عشق من دست تو یعنی خورشید

گرمی دست تو را کم دارم.
 
 
ILOVE YOU
MARYAM
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 16:4 | |







 وقتی من به دنیا اومدم پدرم ۳۰ سالش بود یعنی سنش ۳۰ برابر من بود

وقتی من ۲ ساله شدم پدرم ۳۲ ساله شد یعنی ۱۶ برابر من

وقتی من ۳ ساله شدم ...پدرم ۳۳ ساله شد یعنی ۱۱ برابر من

وقتی من ۵ ساله شدم پدرم ۳۵ ساله شد یعنی ۷ برابر من

وقتی من ۱۰ ساله شدم پدرم ۴۰ ساله شد یعنی ۴ برابر من

وقتی من ۱۵ ساله شدم پدرم ۴۵ ساله شد یعنی ۳ برابرمن

وقتی من ۳۰ ساله شدم پدرم ۶۰ ساله شد یعنی ۲ برابر من

می ترسم اگه ادامه بدم از پدرم بزرگتر بشم .

دکترعلی شریعتی 
 
 
 
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 15:44 | |







 من در کشوری زندگي مي كنم كه زبانش پارسي است

اما به آن فارسي مي گويند چون عربي "پ" ندارد!!

"دكتر علي شريعتي"

 

[+] نوشته شده توسط سعید در 15:41 | |







... سفر را دوست دارم 
 
 
اما آنگاه که هم قدم تو باشم سوی
 
 
.... جنگلهای مه گرفته 
 
 
کنار دریای آرامش لحظه های با تو بودن
 
 
نم نم باران
 
 
و حریق آتشی که ما ساخته ایم از هیزم های خشک
 
 
بویخاک
 
 
... وصدای آرشه ی ویالون من 
 
 
و صدای دوست داشتنی تو
 
 
که برایم میخوانی
 
 
باز
 
 
...ای الهه ی ناز
 
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 10:21 | |







این ترانه باردو خیلی دوست دارم

 عاشقت بودم 

عاشقت موندم 

یادت بمونه این من بـــودم که پـــای عشقمون موندم 

روزا و شبها   

تنهای تنها 

با یاد چشمات هر شب تا سحــر خاطراتتو خوندم 

گذشتـــی فرامـــوشم کردی 

ایـن بــار دیگه بر نمــی گردی 

دیوونه رفتی 

تو ای مســـافر 

خدا به همرات با یـــاد تو داغ قصه میمونم 

چشماتو بستی 

ساده گذشتی 

همین که رفتی شب سایشو راهی کرد رو سمت خونم 

گذشتـــی فرامـــوشم کردی 

ایـن بــار دیگه بر نمــی گردی 

------------------------------------ 
حرف حســودا دلت رو لرزوند 

بگو بدونم کی چشماتو روی احساس من پوشوند 

کی بود دیوونـــه 

باید بدونــه 

با دل سنگش اون خونه ی مرغـــای عاشقو سوزوند 

بیا تو راهه 

باد موافق 

دوباره برگرد برگـــرد به این سرزمین ای گل عاشق 

کارم تمومـــه 

غم روبرومـــه 

بیا دوباره پرکن هوامو پراز عطر شقایق 

گذشتـــی فرامـــوشم کردی 

ایـن بــار دیگه بر نمــی گردی 

----------------------------------- 
بگو بدونـــــم 

چی تورو آزرد 

چیزی نگفتم که بی خبر رفتی و تنهام گذاشتی 

وقتی میرفتـــی 

چیزی نگفتـــی 

نگام نکردی شاید تو از اولش دوستم نداشتی 

باهات میمونه 

این دل عاشق 

هرجا که باشی چشماش به راهــه یکی اینور دنیا 

میترسم آخر 

تورو نبینم 

بیای ببینی این دیوونه پر زده تو آسمونا 

گذشتـــی فرامـــوشم کردی 

ایـن بــار دیگه بر نمــی گردی 

عاشقت بودم 

عاشقت موندم 

یادت بمونه این من بـــودم که پـــای عشقمون موندم 

روزا و شبها   

تنهای تنها 

با یاد چشمات هر شب تا سحــر خاطراتتو خوندم 

گذشتـــی فرامـــوشم کردی 

ایـن بــار دیگه بر نمــی گردی 
ILOVE YOU
MARYAM
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:55 | |







 اين حال من بی توست

بغض غزلی بی لب
افتاده ترین خورشید
زیر سم اسب شب
این حال من بی توست
دلداده تر از فرهاد
شوریده تر از مجنون
حسرت به دلی در باد

پیدا شو که می ترسم
از بستر بی قصه
پیدا شو نفس مرده
می ترسه ازت غصه

بی وقفه ترین عاشق
موندم که تو پیدا شی
بی تو همه چی تلخه
باید که تو هم باشی
 
ILOVE YOU
MARYAM
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:26 | |







 

 

 

 

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 17:54 | |







 ارامشی میخواهم

 
...خلوتی میخواهم
 

تو باشی و من
 

در کنار هم
 

تو سکوت کنی و من گوش کنم
 
 
 
و من ارام بگویم تو را دوست دارم و تو گوش کنی
 

،!!!!و ارام بگویی
 
 
...من هم
ILOVE YOU
MARYAM

[+] نوشته شده توسط سعید در 14:4 | |







،....ومن

؛بی صدا از من

....خالی میشوم

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 14:0 | |







 ،آن دورتر ها سراغ هیچ زنده ای را نگیر

اینجا کسی هست

که کارش به هوای تو
؛مردن است
... درست در آغوشت
ILOVE YOU 
MARYAM
 
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:51 | |







 اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن

و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن

!!و چه بدبختی آزاردهنده ای است تنها خوشبخت بودن

  !!!در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:43 | |







مادر گفت: عشق يعني فرزند.
 پدر گفت :عشق يعني همسر.
 دخترک گفت: عشق يعني عروسک.
 معلم گفت :عشق يعني بچه ها.
خسرو گفت: عشق يعني شيرين.
شيرين گفت: عشق يعني خسرو .
اما فرهاد هيچ نگفت. فرهاد نگاهش را به آسمان برد؟ باچشماني باراني. ميخواست فرياد
 بزند اماسکوت کرد!‌ميخواست شکايت کند اما نکرد.
 نفسش ديگر بالا نمي آمد؟ سرش را پايين آورد و رفت! هر چند که باران نمي گذاشت جلوي
پايش را ببيند! ولي او نايستاد. سکوت کرد و فقط رفت. چون ميدانست او نبايد بماند. و عشق
معنا شد!!!
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:21 | |







 دلـت یاس پر احساس آی مریم نازم    

تا اون روزی که نـــبضم بزنه ترانه سازم

برات ترانه ســازم تو آهنگی و سازم

بیا برات می خوام از این صدا نفس بسازم

آهای خو شگل عاشق آهای عمر دقایق

آهــای وصل به موهـای تو سنجاق شقایق

آهای ای گل شـب بوآهای گل هیاهو

آهای طعـنه زده چشم تو به چشـمای آهـو
 
ILOVE YOU
MARYAM

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:10 | |







 
 
 
وقتی‌ نیستی مثل شیرم اما زخمی رو به مردن

روی لب لبخنده ولی‌ دل‌ رو به مرگه از غصه خوردن

وقتی‌ نیستی‌ مثل کوهم،کوهی که قده یه سنگ

نمیدونی!نمیدونی که دلم برات چه تنگه

وقتی‌ نیستی‌ مثل دریام اما خشک، بدون ماهی‌

مثل جاده ام به جایی که نداره دیگه راهی‌

مثل یه زلزله ام که داره از گریه میلرزه

من یه دشتم که توی اون علفاش از ریشه هرزه

وقتی‌ نیستی‌،وقتی‌ نیستی‌...هر چی‌ باشم،هیچی‌ نیستم

نباشی‌ حتی رو پاهام نمیتونم که بایستم

وقتی‌ نیستی‌ قرص و محکم دارم از درون می‌پوسم

مثل قهرمان قصه که لب مرگ و می‌بوسم

مثل شاهم،شاه این خاک،خاکی که قده یه قبره

سیل ویرانگرم اما با چشام که جنس ابره

وقتی‌ نیستی‌ مثل طوفان که به خود،بیخود می‌پیچه

یه گلم که جلوی خار دیگه پژمرده و هیچه 

ILOVE YOU

MARYAM


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:50 | |







 وقتی تو نیستی

نه هست های ما چونان که بایدند

                نه باید ها

مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض میخوانم

عمریست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره میکنم

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هرچه باشد

               روزی شبیه دیروز

                           روزی شبیه فردا

                                    روزی درست مثل همین روزهای ماست

اما کسی چه میداند

       شاید امروز نیز روز مبادا باشد


وقتی تو نیستی

        نه هست های ما چونان که بایدند

                   نه باید ها

                              هر روز بی تو روز مباداست


آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند

آیینه ها که دعوت دیدارند

دیدارهای کوتاه

       از پشت هفت دیوار

              دیوارهای صاف

                      دیوارهای شیشه ای شفاف

                                    دیوارهای تو

                                    دیوارهای من

                                                دیوارهای فاصله بسیارند

آه..

       دیوارهای تو همه آیینه اند

               آیینه های من همه دیوارند

                                                                                  شعر از قیصر امین پور
 
 
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:42 | |







 

وقتی نیستی خونمون با من غریبی میکنه   
دل اگه میگه صبورم خود فریبی میکنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هر چی که هست ونیستنابود میشه

وقتی نیستی،گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمیدو نی چقدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گلای باغچه نگاهم میکنن
با زبون بسته محکوم به گناهم میکنن
گلا میگن با داشتن یه دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره
 
وقتی نیستی،گل هستی خشک و بی رنگ میشه
نمیدو نی چقدر دلم برات تنگ میشه 

ILOVE YOU

MARYAM


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:36 | |







 

دردهایم درآغوشی مداوا شد

كه ندانستم وقتی نیست

بزرگترین دردم می شود

ILOVE YOU

MARYAM


[+] نوشته شده توسط سعید در 20:31 | |







 

اي مالک ، اگر شب هنگام کسي را درحال گناه ديدي ، فردا به چشم گناهکار در او نگاه مکن

شايد تا سحر توبه کرده باشد !

امام علي (ع)


[+] نوشته شده توسط سعید در 20:27 | |








[+] نوشته شده توسط سعید در 20:26 | |







سلام به تموم دوستای گلم.

ممنون که بهم سر میزنین وبانظراتون کمکم میکنین.

ببخشید که جوابتونو نمیدم.

ولی به وب همتون سر میزنم.

دوستون دارم.

واسه ما هم دعا کنین.

ارزوی بهترینا رو واستون دارم

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 20:13 | |







 منتظــــــــــر قــــــــــــــــــطارم!


قـــــــــــــــــــطارِی کــــــــــــــــــه مـــــــــــــسافرم در آن نیستــــــــ و من در ایستـــگاه نیـــــستم!

روی ریلـــــــــــــــــــــــــم....

 


[+] نوشته شده توسط سعید در 13:19 | |







 از خانه بیرون می زنم اما کجا امشب شاید تو می خواهی مرا در کوچه ها امشب

پشت ستون سایه ها ، روی درخت شب می جویم اما نیستی در هیچ جا امشب
ای ماجرای شعر و شب های جنون من آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

می دانم آری نیستی اما نمی دانم بیهوده می گردم به دنبالت چرا امشب
هرشب تو را بی جستجو می یافتم اما نگذاشت بی خوابی به دست آرم تو را امشب
ای ماجرای شعر و شب های جنون من آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب

هرشب صدای پای تو می آمد از هرچیز حتی ز برگی هم نمی آید صدا امشب
ها سایه ای دیدم ، شبیهت نیست اما حیف ای کاش می دیدم به چشمانم خطا امشب
امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه بشکن قرق را ماه من بیرون بیا امشب
گشتم تمام کوچه ها را یک نفس هم نیست شاید که بخشیدند دنیا را به ما امشب
طاقت نمی آرم تو که می دانی از دیشب باید چه رنجی برده باشم بی تو تا امشب
ای ماجرای شعر و شب های جنون من آخر چگونه سرکنم بی ماجرا امشب
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 13:6 | |







 



تو که همیشه سنگه صبوره این دل تنهایی 

اگه نباشی دنیا تمومه دیگه چه دنیایی 

میدونی چیه دیوونگی بسه 

غرور چشممو غمت شکسته 

نگاتو برندار از تو نگاه من

اگه میشه بزار پیشت بشینم 

پشیمونم عزیز نازنینم 

بیا ببخش دوباره این گناهه من 
 

[+] نوشته شده توسط سعید در 12:25 | |